Publisher: chapar

ناشر : چاپار

چکیده کتاب / در باره نویسنده : در راه پسر بچه مدام صحبت مي‌كرد. از اينكه همه دخترها بدجنس هستند و جمال، پسرخاله‌اش كلي توپ دارد و خيلي حرف‌هاي ديگر اما پرويز هيچكدام از حرف‌هاي او را نمي‌شنيد. فقط لحظه به لحظه قدم‌هايش را تندتر مي‌كرد. پسرك كم‌كم ترس تمام وجودش را گرفت ولي هر چه سعي كرد تا دستش را از دست پرويز بيرون بكشد، نتوانست. كمي سكوت كرد و بعد با بغض گفت: عم عمو. پرويز نگاهي به صورت پسرك انداخت. با ديدن صورت مضطربش ايستاد. صورت پسرك او را ياد پروانه انداخت. پروانه هم هر وقت بغض مي‌كرد اين شكلي مي‌شد. ناخوداگاه پسرك را در آغوش گرفت.

موضوع کتاب: ادبيات فارسی (رمان)